14 ص
در طول تاریخ اسلامی ، در بسیاری از ممالک اسلامی مکانهای متعددی به نام (( قدمگاه )) یا محل و جایگاه قدم پیغمبر (ص ) و ائمه اطهار ( ع ) شهرت یافته اند که مشهورترین آنها قدم الشریف در قبة الصخره ی بیت المقدس است که قدمگاه حضرت محمد است که از آنجا به معراج رفته است. وجه تسمیه ی قدمگاه رضوی نیشابور سنگ مربعی شکل سیاه رنگی است که ابعاد آن تقریبا 50*50 است.
قدمگاه:
شهر قدمگاه هم اکنون مرکز بخش زبرخان شهرستان نیشابور میباشد که در 24 کیلومتری شرق نیشابور قرار دارد . و در کنار بزرگراه آسیایی نیشابور – مشهد واقع شده است. یاقوت حموی سفرنامه نویس معروف از این مکان با نام قریه ی حمراء نام میبرد و همچنین شیخ صدوق از آن با عنوان سرخک یاد می کند. اگر به بالای تپه های مجاور قدمگاه برویم علت را متوجه میشویم. چون خاک عمده ی این منطقه از جنس رس میباشد که سرخ رنگ است و خاکی مناسب برای سفالگری. در بسیاری از متون هم از این منطقه با نام اسپریس یاد شده است که به خاطر جاری بودن مجموعه قنات های اسپریس بوده است و همواره در مسیر شاهراه ارتباطی بین نیشابور و مرو اولین منزلگاه مسافرین بوده است. که پس از حضور حضرت امام رضا ( ع ) در این مکان و رقم خوردن شادمانه ترین لحظات مردم نیشابور به احترام قدوم ایشان به قدمگاه شهرت یافته است.
باغ قدمگاه در زمان شاه عباس اول صفوی احداث شده است و به دستور وی 28 درخت کاج نیز در آن زمان در آن کاشته شده است . ( که البته کتابخانه ی آستان قدس سالها بعد یعنی در زمان اوایل پهلوی به خدمت این درختان رسید و میتوانید این درختان را در قفسه های کتابخانه ی آستان قدس رضوی ببینید. البته اگر پس از جایگزین کردن قفسه های فلزی آنها را دور نینداخته باشند ! ) و پایان ساختمان بقعه ی قدمگاه و حمام و رباط جدول کشی باغ مربوط به شاه سلیمان صفوی بسال 1091 هجری قمری است. این باغ در زمان صفویان جزو باغ های معتبر و زیبای ایران بوده است که در دوره ی قاجاریه و پهلوی به صورت جدی دچار آسیب دیدگی و بعضا غارت های شدید قرار گرفته است و باغ آن آبادانی گذشته را ندارد ولی هنوز هم از صفای آن کاسته نشده است. در زمان ساخت این بقعه توسط شاه عباس اول سیستم آبرسانی خاصی در نظر گرفته نمی شود زیرا نهرهای فراوانی آنرا آبیاری میکرده اند و نیازی به آبیاری مصنوعی نبوده است و در دهه های اخیر است که این محل نیاز به آبیاری از منابع دیگر را پیدا کرده است. رود درود و مجموعه قنات های اسپریس در گذشته وظیفه ی آبیاری اشجار آن را بر عهده داشته اند. که به مرور رود اول بسیار کم آب شده و قنات ها هم در حال حاضر خشکیده اند. در ایوان جنوبی باغ مقرنس زیبایی به کار رفته است و در گذشته ایوان شمالی هم ( که اکنون وجود ندارد ) دارای این مقرنس کاری بوده است که با نادانی مسوولین وقت اداره ی اوقاف نیشابور در جریان مرمت بنا در دهه ی 40 آسیب میبیند و از بین میرود.
14 ص
روستای لک لک آشیان
مطالعات طرح هادی
طرح هادی روستای لک لک آشیان
غیر از روستای تقی آباد کلیه روستاها از خدمات برق رسانی و آبرسانی ا ستفاده می نمایند.روستای لکل ک آشیان از طریق جاده آسفالت به شهر نیشابور متصل می گردد.
با توجه به بررسی هلای انجام شده در سطح حوزه نفوذ جمنعیت عشایری وجود ندارد.
بطور کلی آب شرب روستای لک لک آشیان از طریق یک حلقه چاه با ظرفیت 6اینچ تامین می شود آب کشاورزی علاوه برچاه عمیق از طریق آب قنات تامین می شود لازم به ذکر است دبی قنات به دلیل عدم لایروبی بسیار کم می باشد بطوری که مقدار متر مربع زمین کشاورزی آبیاری شده در هر 24ساعت توسط آب قنات 1000متر مربع می باشد.
14 ص
تکنیکهای تهیه و تولید کشت آگار
مقدمه
هوایی که از آن تنفس میکنیم مملو از موجودات بسیار ریز است که با باد به حرکت درمیآیند. قارچها، باکتریها، ویروسها و گیاهان برای انتقال گردههای خود به مناطق دیگر از باد کمک میگیرند. در صورت عدم رعایت نکات بهداشتی، این ذرات میتوانند چه در تهیه کشت خالص و چه در فرآیند تولید قارچ خوراکی خلل وارد نمایند.
به طور کلی منابع اصلی آلاینده محیط کشت عبارتند از
قارچها و تمامی موجودات زنده نسبت به مواد غذایی، رقابت تنگاتنگ و دائمی با یکدیگر دارند. هدف از ایجاد یک محیط استریل، حذف یا کاهش این گونه رقابت و در نهایت فراهم ساختن شرایط مناسب برای تکثیر قارچ خوراکی میباشد. اولین مرحله قبل از تهیه کشت خالص، احداث اطاقک تلقیح یا آزمایشگاه استریل است.
طراحی و احداث آزمایشگاه استریل
علت عمده شکست بیشتر پرورشدهندگان قارچ، عدم صرف وقت کافی به منظور احداث آزمایشگاه استریل است. کاری که چندان هم وقت و انرژی نمیبرد، بلکه فقط یک و نیم روز کافی است تا یک انباری کوچک یا یک آبدارخانه را به یک اطاقک تلقیح مفید تبدیل نمود.
برای شروع تمام قالیچهها، پتوها، پردهها و دیگر مواد پارچهای را که پناهگاه خوبی برای گرد و غبار و هاگهای مضر می باشند از محل دور کرده و تمامی دیوارها و سقف را با یک ماده ضد عفونی کننده کاملاً تمیز نمائید. اطاق را با یک رنگ روغنی براق یا اپوکسی بهداشتی رنگ زده تا شستشوهای بعدی راحتتر گردد. پنجرهها یا هر منبع ورودی هوا را با یک پوشش پلاستیکی مناسب بپوشانید. محل ورودی اطاق را با پلاستیک یا هر ماده دیگر بصورت یک محفظه انتظار درآورده تا مانع جریان مستقیم هوا بدرون اطاق گردد و طراحی این محفظه باید به گونهای باشد که هنگام ورود به آن؛ درب آزمایشگاه بسته باشد.
تجهیزات ذیل در هر آزمایشگاه ضروری است:
1- صندلی و میز محکم با سطح کاملاً صاف
2- چراغ الکلی، چراغ بنسن[1] یا یک شعله معمولی گاز بوتان برای تولید حرارت
3- بطری اسپری حاوی محلول سفید کننده 10 درصد
4- تعدادی پتری دیش استریل و لوله آزمایش
5- تعدادی برچسب ، یک دفتر و خودکار
6- یک چاقوی آگار و حلقه تلقیح[2]
7- یک دستگاه اتوکلاو یا زودپز معمولی (بخار تحت فشار)
8- pH سنج یا کاغذ تورنسل معمولی
9- الکل 96 درصد و دیگر مواد ضد عفونی همچون وایتکس، فرمالین…
10- قفسه برای ظروف کشت، جالولهای و…
تمامی این اجزاء بایستی درون آزمایشگاه بماند و در صورت خروج یکی از آنها به بیرون، هنگام برگشت آن به داخل آزمایشگاه باید از تمیز بودن آن، مطمئن شد.
به طور کلی برای طراحی یک آزمایشگاه باید علاوه بر تجهیزات و وسایل گفته شده اصول زیر نیز درنظر گرفته شود.
14 ص
اهمیت رنگهای گیاهی
مسلم است که رنگ آمیزی در میان مردم فلات ایران سابقة دیرینه دارد، هر چند که از نقطة آغاز بی خبریم و قادر نیستیم به دقت نخستین جماعتی را که در این فلات به کار رنگ آمیزی پرداختند مشخص کنیم.
اما می توان گفت اقوام اولیه در برخورد با گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بوده اند توانسته اند وسایل خاصی از لوازم زندگی را رنگ آمیزی کنند. به علاوه، با توجه به مدارک باستان شناسی و مردم شناسی در خودآرایی نیز این رنگها را به کار می برده اند. این مردمان تن و روی مردگان خود را نیز با رنگ زینت می بخشیدند تا آنان را هر چه با شکوهتر به جهان دیگر روانه کنند و این رسم دیرزمانی پیش، تا هزاره سوم ق.م.، در ایران، خاصه در نواحی « سیلک » کاشان، معمول بود.
بدیهی است که رغبت خاص جماعات بدوی به رنگ آمیزی لوازم زندگی و همچنین خودآرایی، آنان را به تلاش برای بدست آوردن مواد رنگین برانگیخته است، ولی مشخص نیست چه مدت طول کشید تا برخورد تصادفی با مادة رنگین گیاهی و طبیعی به شناخت رنگها و استفاده مداوم از آنها منتهی شود.
با گذشت زمان و رسیدن به عصر حاضر پای رنگهای شیمیایی به ایران بازشد و این تجربه نخستین بار با استفاده از رنگهای جوهری و گروهی از رنگهای اسیدی قوی، که در برابر نور و شستشو دوام زیادی ندارند، به کار گرفته شد و در نتیجه برای همگان این باور پدید آمد که کیفیت رنگهای گیاهی از رنگهای شیمیایی بهتر و مناسب تر است، هر چند که تهیة رنگهای گیاهی دشوارتر است.
بنابراین، بسیاری از صاحب نظران و دست اندرکاران فرش بر این باورند که رنگهای شیمیایی دارای ثبات خوبی در برابر نور و شستشو و سایش نیستند، در صورتی که رنگهای طبیعی و گیاهی از این ثبات برخوردارند.
14 ص
مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک[1]
آسیب عصبی باعث براه افتادن چرخه مرگ سلولی و یا پروسههای بقاء در سلول خواهد شد که قدمتی در حدود 500 میلیون سال دارند. درک و احساس درد[2] که در طی تکامل به عنوان پروسهای مهم و ضروری حفظ میشود. اکثراً حتی بعد از آسیب سلولی نیز ادامه دارد. این هنگامی است که درد به نظر دیگر هدف وفانکش واضحاً مفیدی ندارد. چرا بعضی از دردهای مزمن خصوصاً آنهایی که همراه با عدم فعالیت درست عصبی هستند، بسیار سخت درمان میشوند؟ اگر بپذیریم که سیستم اطلاع رسانی درک درد که همراه آسیبهای عصبی است یکی از خصوصیات بارز و حفظ شده برنامه بقاء سلولهای عصبی است، پس عدم موفقیت ما در ریشه کن کردن این سیگنال نیز پذیرفته خواهد شد. به کلامی دیگر، هم آسیب عصبی و هم درمان داروییای که بدنبال این آسیب انجام میشود، هر دو میتوانند مکانیزمهای اضطراریای را فعال سازند که انتقال عصبی را حفظ نموده، تداوم بخشیده و اکثراً به تمامی تلاشهای انجام شده جهت بلوک انتقال این پیامها و در نتیجه کاهش درد غلبه میکنند. حتی جدیدترین و پیشرفتهترین نتایج علم فارماکولوژی نیز هنگامی که جهت سرکوب و از بین بردن یک پیام درد بکار میروند، ممکن است باعث فعال شدن مکانیزمهای اضطراریای شوند که در طی پروسه تحریک و پاسخ دچار تغییر، اصلاح و یا بهبود شدهاند. در این مقاله بطور اجمالی ایدهای بررسی میشود که بر اساس آن آسیبهای عصبی دقت و درستی انتقال پیام را در درون یک سیستم هوموستاز که ظرافت بالایی دارد بر هم میزنند. نتیجة چنین تغییری این خواهد بود که با وجود هرگونه تداخلی (بلوک کانالهای یونی یا گیرندههای، یا سنتز مدیاتورها) «پیام درد»[3] همچنان به مغز منتقل خواهد شد. به جهت اجمال و اختصار این مقاله بیشتر به کانالهای حساس به ولتاژ کلسیم (VSCC)[4] و فعالیت آنها در عصب آسیب دیده پرداخته و دیدگاههای نوین در رابطه با نقش VSCC به عنوان یک آشکارساز[5] و کامل کننده[6] پیامهای متعدد را بیان میدارد. سایر پیشرفتهای مربوط به دردهای پایا[7] (شاخت و تشخیص گیرندههای وانیلوئید[8] و کانالهای غیر طبیعی سدیم) در سایر مقالات توضیح داده خواهند شد.
کانالهای VSCC در واقع کانالهای یونی بسیار مهمی در غشاء سلولی پایانههای عصبی هستند. بدنبال دلولاریزاسیون، VSCC باز شده و به یونهای کلسیم اجازه ورود به داخل پایانه عصبی را خواهد داد. ترشح نوروترنسمیترها (مانند گلوتامات) از پایانه پیش سیناپسی توسط ورود کلسیم از VSCC بداخل سلول تحریک میشود. در بین انواع کانالهای VSCC کانالهای نوع N- و P- به نظر مهمترین نقش را در ترشح سریع نوروترنسمیترها ایفا میکنند. بلوک گیرندههای نوع N- در عصب پیش سیناپسی باعث کاهش ترشح نوروترنسمیتر شده و سیگنال درد را کاهش میدهد.