لینک فایل پاورپوینت درمورد تاریخ، مقررات و اخلاق مامایی

مشخصات فایل

عنوان: پاورپوینت درمورد تاریخ، مقررات و اخلاق مامایی

قالب بندی: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 44

 

 

محتویات

*طرح درس *

 

 عناوین کلی این درس شامل موارد زیر می باشد :

 

 آشنایی با تاریخچه و سیر تحولات علم زنان و مامایی در جهان و ایران

 

 آشنایی با تعاریف، معیارهای اخلاقی و اهمیت اخلاق در حرفه مامایی

 

 آشنایی با تعاریف، وظایف، اختیارات و محدودیت های قانونی حرفه مامایی

 

 

 

 

300 سال قبل از میلاد و زمان بقراط

(hypocratic)

جراحی و مامایی تخصص های جداگانه ای نبودند.
 
 
در هنگام تولد، کمک های عملی لازم برای زائو از طرف ماماها به عمل می آمد و معمولا مداخله پزشک در مواردی انجام می گرفت که وضع وخیمی پیش می آمد.
 
؟هروفیلوس پزشک معروف آن دوره علاوه بر پزشک عمومی به جراحی و مامایی نیز علاقمند شده بود.
 

 

آموزش در حرفه مامایی، به زمان بقراط و مقالات سورانوس در قرن دوم و سوم بر می گردد.

 

با رنگ باختن خرافه و جهل و مطرح شدن علل طبیعی؟ برای بیماری ها توسط بقراط باب جدیدی در علم طب آغاز شد  (دوران درخشان هیپوکرات).
 
بقراط را مادر بزرگ مرد می نامیدند.
 
پیشرفت طب به حدی بود که بقراط در مورد تب بعد از زایمان، قطع قاعدگی و علائم ونحوه  درمان آن در کتب خویش صحبت نموده است.
 
سورانوس در قرن دوم میلادی می زیست.
 
یادداشت های سورانوس؟ پایه بسیاری از کتب مامایی در قرن 16 بود.
 
در قرن دوم سورانوس کتابی برای ماماها نوشت که تا قرن 14 تنها کتاب موجود بود.
 
با این وجود از آنجاییکه پزشکان حق ورود به اتاق زایمان را نداشتند، مامایی را به طور کلی کنار گذاشته بودند.
 
 
 
سورانوس
 
vبیماریهای زنان
v
vدرمان
v
vجراحی
v
vگرداندن طفل در رحم
v
vشکافتن رحم
v
vاستخوان های زهار (عانه)
 
 
 , . . ..

 


کلمات کلیدی : پاورپوینت درمورد تاریخ, مقررات و اخلاق مامایی,سیر تحولات مامایی در ایران,تاریخچه پیدایش و گسترش مدارس مامایی در ایران ,رده ها و سطوح مختلف آم برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت درمورد بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اخلاق تربیتی و فردی کاربران

مشخصات فایل

عنوان: بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اخلاق تربیتی و فردی کاربران

قاب بندی: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 39

 

 

محتویات

چکیده

مقدمه و طرح مسئله

ضرورت مسئله

پیشینه تحقیق

چارچوب نظری

فرضیه های تحقیق

تعریف مفاهیم و واژه ها

وضعیت ایرانیان در شبکه های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی و فرصت‌ها

شبکه‌های اجتماعی و تهدیدها

استفاده از شبکه های اجتماعی از نگاه قانون

ضریب نفوذ اینترنت در کشور

نتیجه گیری
و . . .

 

 

 

چکیده

uدر این تحقیق به تأثیرات اینترنت بر اخلاق کاربران پرداخته شده است. دیدگاه اتخاذ شده در این تحقیق، بر قابلیت‏هایى استوار است که به صورت بالقوه در اینترنت وجود دارد و مى‏تواند موجب تسهیل ارتباطات جهانى میان انسان‏ها، از میان بر داشتن تبعیض‏ها در دستیابى به اطلاعات و در نهایت ایجاد جامعه اطلاعاتى جهانى شود.
uاینترنت علیرغم چهره فناورى محور خود، مى‏تواند پدید آورنده فضایى باشد که اخلاق و روابط اجتماعى افراد در آن تقویت شود. معمولاً از چنین اخلاقى با عنوان «اخلاق سازنده» یاد مى‏شود. استفاده از اینترنت، اخلاق خاص خود را به شیوه‏اى خودکار در کاربرانش به وجود مى‏آورد؛ کاربرانى که هر لحظه، داده یا اطلاعاتى تولید مى‏کنند؛ از این‏رو اخلاق اینترنتى از اخلاق سازنده جدا نیست.
uتحقیق حاضر با یادآورى امکان همکارى میان اینترنت و انسان، به منظور ارتقاى روابط انسانى و اصول اخلاقى، نگارش یافته است.
u
 
 
 
 
 
مقدمه و طرح مسئله
uانسان، موجودی مدنی‌الطبع نامیده شده و همواره با همنوعانش در ارتباط بوده، در واقع این ارتباط ریشه در نیاز او به ارتباطات اجتماعی دارد، همین نیاز سبب شکل‌گیری اجتماعات انسانی، شهرها و جوامع شده و در گذر زمان و ادوار زندگی انسان متحول و متطور گشته است. بشر، در دوره‌های گوناگون برای تسهیل ارتباطات اجتماعی خود دست به اختراعاتی از جمله، تلفن، تلگراف، تلوزیون، ماهواره و اینترنت زده است. شبکه‌های اجتماعی که زاده وب۲ هستند، از همین دست است.
uاینترنت یکی از پدیده‌های تقریبا نوظهور در جامعه ایران می‌باشد که مانند هر پدیده جدید آثار و تبعات مثبت و منفی به دنبال دارد.
uاینترنت در قالب‌ها و سرویس‌های متفاوت به ارائه خدمات می‌پردازد. یکی از این سرویس‌های ارائه شده شبکه‌های اجتماعی است. شبکه‌های اجتماعی پایگاه‌های مجازی هستند که بر مبنای تشکیلات آنلاین فعالیت می‌کنند و هر کدام کاربرانی با ویژگی یا ویژگی‌های خاص و مشترک را دارا می‌باشند.
uبه زعم اکثر کارشناسان، هدف و کاربرد اصلی شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک رسانه اجتماعی ایجاد تعامل و ارتباط بین افراد یک اجتماع در دنیای مجازی می‌باشدکه یکی از مؤثرترین پدیده‌ها بر اخلاق به جهت ارتباط مستقیم با تعاملات اجتماعی محسوب می‌شود.
u
 
 
 
 
 
تعریف مفاهیم و واژه ها
uشبکه‌های اجتماعی مجازی
uاصطلاح شبکه‌های اجتماعی را برای نخستین بار چی‌ای‌بارنز[6] در سال 1954 طرح کرد و از آن پس به‌سرعت به شیوه‌ای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت. در تئوری شبکه اجتماعی سنتی، یک شبکه اجتماعی به این صورت تعریف می­شود که یک مجموعه­ای از نهادهای اجتماعی که شامل مردم و سازمان­ها که به‌وسیله مجموعه­ای از روابط معنی­دار اجتماعی به‌هم متصل­اند و با هم در به اشتراک‌گذاشتن ارزش­ها تعامل دارند.­ شکل سنتی خدمت شبکه اجتماعی بر انواع روابط هم‌چون دوستی­ها و روابط چهره به چهره متمرکز است اما خدمات شبکه اجتماعی امروزه بیشتر بر جامعه مجازی آنلاین و ارتباطات کامپیوتر واسط متمرکز است.
u

کلمات کلیدی : پاورپوینت درمورد بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اخلاق تربیتی و فردی کاربران,مقدمه و طرح مسئله ,ضرورت مسئله ,پیشینه تحقیق چارچوب نظری , برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل مقاله درمورد تغییرپذیرى خُلق یا اخلاق

مشخصات فایل

عنوان: تغییرپذیرى خُلق یا اخلاق

قالب بندی: word

تعداد صفحات: 28

 

 

محتویات

تغییرپذیرى خُلق یا اخلاق

تبیین نظر ارسطو و افلاطون

امکان تغییر انسان و انواع تغییرپذیرى

بعثت انبیا

تکلیف، در همه ادوار زندگى

تغییر خَلق و خُلق

نقش معرفت در تغییر اخلاق

قرآن و تغییر اخلاق

تفضل نعمت و استحقاق کیفر

نعمت ابتدایى الهى

اسراف در نفس

عاقبت مؤمن و کافر

رابطه ملکه شدن با قساوت قلب

احیاى زمین و زمینه مرده

تغییر و جهاد اکبر

فرار از «زحف‏» در جهاد اکبر

پى‏نوشت‏ها

منبع

 

 

 

قسمتی از مقاله

تغییرپذیرى خُلق یا اخلاق

یکى دیگر از مبادى علم اخلاق این است که آیا اخلاق، قابل تغییر است‏یا نه؟ فارابى در کتاب شریف «الجمع بین الرایین‏» در باره یکى از بحثهاى مورد اختلاف دو شخصیت‏بزرگ علمى یعنى ارسطو و افلاطون در مسئله اخلاق مى‏فرماید:

عده‏اى بر آنند که بین این دو شخصیت عظیم علمى، اختلاف نظر هست; ارسطو بر این باور است که اخلاق، جزو عادات تغییر پذیر و تحول یاب است; اما افلاطون بر این عقیده است که اخلاق بر دو قسم است: قسمى طبیعى و قسمى دیگر کسبى است و بخش طبیعى اخلاق، قابل تغییر نیست (1) .

البته اگر این دو سخن با همین دو تعبیر، از آن دو شخصیت‏بزرگ فلسفى نقل شده باشد، با هم ناهماهنگ است; زیرا ارسطو مى‏گوید اخلاق کلا قابل تغییر و تحول است ولى افلاطون مى‏گوید شاخه‏اى از اخلاق که کسبى است، قابل تغییر است; اما بخش دیگر آن که طبیعى است قابل تغییر نیست.

تبیین نظر ارسطو و افلاطون

فارابى مى‏گوید:

جناب ارسطو این مسائل را در کتاب «فیه ما فیه‏» گفته است و من در آن کتاب به شرح این مطالب پرداختم و گفتم اولا: این کتاب در قوانین مدنى است، نه در اخلاق; یعنى، مسائل حقوقى را بازگو مى‏کند; نه مسائل اخلاقى را و ثانیا: نظر جناب ارسطو در آن کتاب، مسائل کلى و مطلق است نه مسائل جزئى (2) .

یعنى به طور کلى بحث مى‏کند که آیا اخلاق همانند «ذاتیات‏» و یا به تعبیر پیشینیان «جنس‏» و «فصل‏» و «ماده‏» و «صورت‏» است و به عبارت دیگر همان طور که فصل، ذاتى هر ذى فصل و نوع، ذاتى هر ذى نوع است، آیا خلق، ذاتى هر متخلق و تغییر ناپذیر است‏یا هر خلقى قابل تغییر است؟

جناب ارسطو اصل امکان قبول تغییر را مطرح کرده و سخن او در سهولت و صعوبت آن نیست. اما سخن افلاطون این است که اخلاق، دو قسم است; بخشى از آن طبیعى و تغییر آن، دشوار و بخش دیگر کسبى و تغییر آن آسان است و منظور از طبیعى بودن «صورت نوعیه‏» و ذاتى شدن نیست; بلکه ملکه شدن به منزله صورت شدن است و قهرا تغییرش دشوار است; ولى محال نیست. چرا که بین «متعذر» و «متعسر» فرق است. «متعسر» چیزى است که ممکن ولى دشوار است اما «متعذر» چیزى است که انسان از انجام آن معذور است و قادر بر آن نیست. متعذر در این گونه موارد که در مقابل متعسر قرار مى‏گیرد، به معناى ممتنع است.

بنابراین، نظر افلاطون این است که تغییر دادن اخلاقى که طبیعى شود دشوار است; اگر درختى به صورت کج رشد کند و راه عابران را ببندد، باغبان مشکل مى‏تواند آن را راست کند، ولى چنین نیست که به هیچ وجه نتوان آن را مستقیم کرد; البته منحنى بالذات را نمى‏شود مستقیم کرد; اما مى‏شود با عواملى این مانع سر راه را برداشت. منظور افلاطون از این مثال این است که تغییر روش کسى که به خلقى خاص، سالیان دراز، عادت کرده و به حد کهولت رسیده است، سخت است.

در تعبیرات دینى ما هست که: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز» (3) یعنى، تغییر دادن مسیر اعتیاد کسى که به چیزى عادت کرده، مانند معجزه است البته نه خود معجزه و در آثار ادیبان بزرگوار ما آمده است:

«تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است‏»

این خود تشبیهى است و جناب شیخ مصلح الدین سعدى، نمى‏خواهد بگوید همان طور که گردو روى گنبد دوار نمى‏ایستد بلکه مى‏غلطد، تربیت‏براى نااهل روا نیست، منظور وى دشوار بودن است نه محال بودن.

بنابراین، جناب فارابى مى‏فرماید: افلاطون مثل ارسطو فتوا مى‏دهد که ممکن است اخلاق را عوض کرد اگر چه این تغییر، دشوار است; و سپس مى‏افزاید: هر صورت جدیدى بعد از مدتى که با ماده خود، قرین مى‏شود، مجموعا ماده ثانى براى صورت بعدى مى‏شود و آن صورت بعدى هم که روى این مجموعه پدید مى‏آید و مدتى با آنها عجین مى‏شود، مجموعا ماده براى صورت سوم و... مى‏گردند. آنگاه مثالى ذکر مى‏کند: مثل این که خاک به صورت گیاه در مى‏آید و گیاه وقتى رشد کرد، به صورت الواح، چوبها و تخته‏ها و تخته‏ها به صورت تخت، میز تحریر و مانند آنها در مى‏آید که به این ترتیب، هر کدام از اینها زمینه براى پذیرش صورتهاى بعدى است.

البته این صورت، صورت طبیعى نیست; بلکه صورت صناعى است که جناب افلاطون آن را در حد مثال براى تقریب به ذهن ذکر کرده‏اند; یعنى نفس با هر خصوصیتى که مانوس شود، زمینه براى صفت‏بعدى را پیدا مى‏کند و آن صفت‏بعدى هم که مدتى در نفس مى‏ماند براى پدید آمدن صورت طبیعى دیگرى، زمینه و طبیعت مى‏شود. بنابراین، افلاطون نمى‏گوید تغییر صور و افراد، یکسان است; بلکه مى‏گوید بعضى از آنها سخت و بعضى، سهل است و جناب ارسطو هم نمى‏گوید تغییر همه یکسان است; یعنى، تغییر اخلاق براى کسى که معتاد به خلقى شده با کسى که عادت نکرده، یکسان است پس در اصل امکان تغییر و نیز در تفاوت بین درجات اخلاقى به صعوبت و سهولت، هر دو موافقند و بین این دو بزرگوار، اختلاف نظرى نیست.

 

امکان تغییر انسان و انواع تغییرپذیرى

آنچه که در جهان یافت‏شده یا مانند فرشتگانى است که سخن همه آنها این است: «وما منا الا له مقام معلوم‏» (4) و تغییر پذیرى در حیطه آنان راه ندارد، چون موجوداتى مجرد و ثابتند و یا مثل موجودات عالم طبیعت مانند آسمانها، دریاها، کوهها، درختان، حیوانات و انسان است که تغییر پذیرند.

تغییر پذیرى بر سه گونه است: یا به صورت زوال و نابودى است که پیشینیان از آن به «کون و فساد» تعبیر مى‏کردند و یا به صورت تکامل یا تنازل است که سه قسم مى‏شود و هر سه قسم تغییر هم در انسان هست. چون انسان در قلمرو طبیعت است و هر موجودى که در منطقه طبیعت‏به سر مى‏برد پذیراى تغییر است.

موجودى که در مسیر حرکت قرار مى‏گیرد، گاهى بر اثر آسیب و گزند حوادث، فاسد مى‏شود; گاهى راههاى تنزل و گاهى راههاى تعالى و تکامل را طى مى‏کند. گرچه آنچه که حرکت است، بالاصالة و بالذات، همان است که در مسیر کمال باشد; اما برخى تحولات بالعرض هم هست.

در هر صورت، انسان مى‏تواند سه گونه تغییر داشته باشد:

1 زوال پذیرى و این همان مسئله «مرگ‏» است; مثل سایر موجودات که فاسد مى‏شوند: «کل نفس ذائقة الموت‏» (5) .

2 تغییر پذیرى در جهت تنزل که: «ان المنافقین فى الدرک الاسفل من النار» (6) که اینها به جاى «تدرج‏»، «تدرک‏» دارند! یعنى به جاى این که درجاتى را طى کنند درکاتى را مى‏پیمایند.

3 تغییر پذیرى در مسیر کمال که انسانها در این گونه تغییر، «درجات‏» دارند; به این معنا که، در اوایل امر با استناد به آیه «لهم درجات عند ربهم‏» (7) داراى درجه هستند ولى در اواخر بر اساس آیه «هم درجات عند الله‏» (8) ، خودشان عین ملکات نفسانى و متن «درجه‏» کمال مى‏شوند.

بنابراین، تغییر پذیرى درانسان هست; ولى آنچه که در محورهاى اخلاقى مطرح است همین دو بخش تغییر یعنى تغییر به طرف نزول و به طرف صعود است و گرنه تغییر موت و زوال و نابودى، امرى طبیعى است و ربطى به اخلاق ندارد، البته موت ارادى، در بحثهاى اخلاقى جایگاهى رفیع دارد ولیکن چنین مرگ اختیارى به همان تکامل وجودى برمى‏گردد که از انحاى تغییر استطالى است.

از نشانه‏هاى امکان تغییر، ضرورت بعثت انبیا و مختلف بودن انسان در همه ادوار زندگى است.

بعثت انبیا

یکى از بهترین ادله ضرورت بعثت انبیا (علیهم السلام) سامان بخشیدن به نابسامانیهاى اخلاقى است که انسانهاى بد آموخته را به اخلاق خوب تربیت کنند. اما اگر تغییر اخلاق و دگرگونى اوصاف نفسانى، ممکن و میسر نمى‏بود، انبیامبعوث نمى‏شدند چون بر فرض هم که بیایند و مردم را عالم کنند، وقتى علم‏نتواند نهاد آنان را دگرگون کند، بعثت و تعلیم چه سودى خواهد داشت؟ در این‏صورت، تعلیم کتاب و حکمت، بارى بر روى دوش انسانها خواهد بود و انبیا رنجى بر رنجهاى انسانها مى‏افزایند، رنج فراگیرى و رنج ناهماهنگى بین علم واخلاق.

اما اگر تهذیب نفس ممکن باشد، هر دو رنج‏برطرف مى‏شود وقتى چیزى یاد گرفتند، هم لذت مى‏برند که از درد جهل رهایى یافتند و هم لذت مى‏برند که آن رذایل اخلاقى را در سایه این علوم و معارف آموخته شده عوض مى‏کنند و اگر مستکبران دعوت انبیا را نپذیرفته‏اند، اما بسیارى از افراد پذیرفته‏اند. مستکبران بر اثر این که اموال و اولادشان، «فتنه‏»اى براى آنان بود، توفیق تهذیب روح، نصیبشان نشده است; چنانکه میگسارى، قمار بازى، بت پرستى، شرک، تجاوز، تعدى، دروغ و معاصى دیگر، جزو اخلاق رایج مردم «حجاز» شده بود و در میان مردم «مدین‏» «حجر» سرزمین قوم «عاد» و «ثمود» و... هم رایج‏بود; ولى انبیا آمدند و تا حدودى، موفق شدند و برخى از آنها را اصلاح کردند; گرچه در بعضى از ادوار تاریخى، توفیق هدایت، کمتر نصیب مردم مى‏شده و اکثر آنان به طرف فساد مى‏رفتند.

قرآن در این زمینه، راجع به قوم لوط مى‏فرماید: «فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین‏» (9) (تنوین تنکیر در «بیت‏» نشانه وحدت است) یعنى، فقط یک خانوار به پیغمبرشان ایمان آورد. در بخشى دیگر مى‏فرماید: «ولا تجد اکثرهم شاکرین‏» (10) که شیطان این پیام را داد و یا در جاى دیگر، مى‏فرماید: «وما وجدنا لاکثرهم من عهد وان وجدنا اکثرهم لفاسقین‏» (11) ; یعنى، اکثر آنها متعهد نیستند بلکه فاسقند; اما گروه فراوانى بر اثر تهذیب انبیا، مهذب و مزکى شدند و اگر تغییر خلق میسر نبود، انبیا همیشه ناکام مى‏ماندند و اصل بعثت نیز، لغو مى‏شد.

برهان عقلى بر امکان تغییر و شواهد تجربى بر وقوع آن، نشان مى‏دهد که اخلاق تغییر پذیر است; بدان، خوب و خوبان، بد مى‏شوند. البته همان گونه که در علوم، گاهى فراگیرى، سهل و گاهى سخت است، در اخلاق هم چنین است; فراگیرى علوم و اخلاق و تخلق به اخلاق جدید براى سالمندان، سخت است; ولى سخت‏بودن غیر از محال بودن است. تعلم و تخلق حکم واحد دارند; زیرا اگر سالمند بخواهد مطلب جدیدى را یاد بگیرد، براى او بسیار سخت است; در حالى که تعلیم براى همه در هر سن، ممکن است و به همین جهت هم دستور داده شده تا گور، علم بیاموزید; تغییر اخلاق هم چنین است.

باید بین سختى و امتناع فرق گذاشت; انبیا (علیهم السلام) هم آمدند و تا حدودى در تغییر اخلاق موفق بودند، هم آن ممکن را به فعلیت رساندند و هم آن دشوار را سهل کردند; زیرا وقتى به انسان آگاهى بدهند و انسان، آگاه شود که رذیلت اخلاقى سم است، از آنجا که به حیات خود علاقمند است و یقین دارد که این سم او را از پا در مى‏آورد، از آن دست‏برمى‏دارد. انبیا (علیهم السلام) نه تنها از راه علم حصولى بلکه از راه علم حضورى و شهودى، در انسان باور ایجاد مى‏کردند که آن باور در تغییر اخلاق، نقش سازنده‏اى دارد.

تکلیف، در همه ادوار زندگى

نشانه دیگر براى تغییر پذیرى خلق آن است که براى هر کسى تکلیف تا لحظه مرگ وجود دارد، در حالى که اگر تغییر عادت، محال باشد، چنین تکلیفى، «تکلیف به محال‏» است و تکلیف به محال هم ممکن نیست از حکیم مطلق صادر شود. پس تکلیف دائمى در تمام ادوار زندگى، نشانه امکان تغییر اخلاق، است و نباید گفت اگر کسى با برخى مسائل اخلاقى عادت کرده باشد، تغییر آن محال است.

تغییر خَلق و خُلق

غزالى، تغییر «خلق‏» را از تغییر «خلق‏» جدا کرده است; این مطلب را دیگران هم گفته‏اند. بسیارى از خطوط اصلى مطالب را مرحوم فارابى، ابن سینا و ابن‏مسکویه بیان کرده‏اند و بعد غزالى که شارح خوبى است آنها را مشروحا ارائه‏داده است; ولى او متاسفانه نتوانست امهات معارف عقلى را بیابد. چون، فلسفه را نزد استاد ماهرى فرا نگرفت و خیال کرد فلسفه، علمى است که با مطالعه‏قابل فراگیرى است; در حالى که فلسفه، علمى است که اگر کسى آن را پیش استاد متظلع نخواند، اگر چه در حد غزالى باشد به عمقش نمى‏رسد. شاهد این سخن سخنان اوست که وقتى مى‏خواهد در مسائل عمیق فلسفى اظهار نظر کند، پیاده بودن او محسوس است! خود نیز اعتراف مى‏کند که فلسفه را نزد استاد نخوانده است; وى ابتدا «مقاصد الفلاسفه‏» و سپس «تهافت الفلاسفه‏» را نوشته است.

غزالى در کتاب شریف «احیاء» مى‏فرماید:

خَلق قابل تغییر نیست، ولى خُلق قابل تغییر است و انبیا آمدند که خُلق را عوض کنند (12) .

رنگین پوست و سیاهروى، نمى‏تواند رنگ پوست‏خود را تغییر بدهد; ولى اگر قلب کسى سیاه باشد مى‏تواند آن را با توبه سفید کند; چنانکه عده‏اى چنین کردند و عده‏اى که قلبشان سفید و روشن بود، خداى نخواسته به دام ارتداد افتادند و سیاه دل شدند:

«ان الذین امنوا ثم کفروا، ثم امنوا ثم کفروا ثم ازدادوا کفرا لم یکن الله لیغفر لهم‏» (13) .

تغییر، هم در اعتقاد و هم در اخلاق و عمل ممکن است.

نقش معرفت در تغییر اخلاق

معرفت هم در تحصیل اخلاق و هم در تغییر آن، مهمترین نقش را دارد; اما معرفت دو قسم است:معرفتهاى حصولى و معرفتهاى حضورى; ولى همان طور که در سایر مسائل، نقش معرفتهاى حضورى و شهودى، قویتر از معرفتهاى مفهومى و حصولى است، در این دو بخش یعنى تحصیل اخلاق و تغییر آن نیز معرفت‏شهودى، اثر بیشترى دارد; یعنى، اگر انسان، فضیلت‏یک خلق و رذیلت‏خلق مقابل آن را مشاهده کند، فورا از رذیلت، دست‏بر مى‏دارد; چون نفس گرچه «اعدى عدو» درونى انسان است و تا انسان را از پا در نیاورد آرام نمى‏نشیند و سعى مى‏کند اسیر بگیرد، چنانکه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) مى‏فرماید: «کم من عقل اسیر تحت هوى امیر» (14) ولى شهود فضیلت اخلاقى، در انسان، گرایش ایجاد مى‏کند و انسان دگرگون مى‏شود و شهود مسموم بودن رذایل اخلاقى، گریز از رذایل اخلاقى ایجاد مى‏کند.

لذا در بعضى از تعبیرات دینى آمده است: «بعد نفسک‏»; «ایاکم و...» (15) ، «ایاک‏» یعنى خود را دوربدار; مبادا با سم یا آتش، بازى کنى و یا سم در تو اثر کند.

و . . . . .


کلمات کلیدی : مقاله درمورد تغییرپذیری خُلق یا اخلاق,تبیین نظر ارسطو و افلاطون ,امکان تغییر انسان و انواع تغییرپذیری ,تکلیف, در همه ادوار زندگی ,تغییر خَلق ? برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت درمورد اخلاق در پژوهش

مشخصات فایل

عنوان: پاورپوینت درمورد اخلاق در پژوهش

قالب بندی: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 59

 

 

 

محتویات

ارزشهای اخلاقی در تحقیقات از نظر بزرگان

نکات مهم

محورهای مهم مباحث اخلاق پزشکی

اخلاق در تحقیقات پزشکی
رابطه متقابل اخلاق و پژوهش

مسلکهای مختلف در بحث اخلاق پزشکی

چهار اصل مشهور برای خروج از بن بست

رابطه علم و ارزشهای اخلاقی

رابطه تحقیقات با ارزشهای درون تحقیق

ارتباط دیگر علم و ارزش

 رابطه جریان مداوم علمی (تحقیقات) با ارزشهای بیرون تحقیق

رابطه علم با ارزش‏های برون از علم

ارتباط دیگر علم و ارزش

نظر مرتون در مورد مسائل ارزشی در علم

تاریخچه برخی از مسائل اخلاقی در تحقیقات قرن حاضر

بیانیه‏های جهانی در اخلاق پزشکی

تحقیق در وضعیت رعایت اصول اخلاق پزشکی در ایران

قانون نورنبرگ

تحقیقهای درمانی

تحقیق در بیماران بدون گرفتن رضایت معتبر

The Declaration of Helsinki

اصول اساسی بیانیه هلسینکی

تحقیقات غیر درمانی روی انسان (تحقیق بیومدیکال غیر بالینی)

و . . .

 

 

 

 

قسمتی از پاورپوینت

ارزشهای اخلاقی در تحقیقات از نظر بزرگان

n معصیت از هر که ظاهر شود ناپسندیده است و از علماء ناخوبتر که علم سلاح به دست شیطان است

   سعدی در قرن هفتم

n دانشمندان به انگیزة شهوت و کسب قدرت و منفعت،دور اندیشی و خویشتن‏داری و حسن تشخیص خود را از دست می‏دهند.

   ابن خلدون قرن هشتم

 

 

 

 

 

نکات مهم:

n اهمیت پژوهش به عنوان جریان جاری علم
n توجه علما و مسئولین کشور به مشکلات پژوهش در همه زمینه‏ها و سعی در حل آنها
u فرهنگ تحقیق، نیروی انسانی،آموزش
u نظام تحقیقات
u مقررات اداری
u معیشت و رفاه پژوهشگران
u مقررات مالی و پشتیبانی
n ضرورت گسترش جدی تحقیقات در همه زمینه‏های علمی،خصوصاً در پزشکی و حضور بین‏المللی فعالتر
n گسترش پایدار و اصیل در تحقیقات نه گسترش به هر قیمتی
n فراز و نشیب زندگی، مشکلات و معضلات پژوهش نباید پژوهشگر را غرق کند و از مسئولیتهای انسانی باز ماند
 
 
 
 

محورهای مهم مباحث اخلاق پزشکی

فلسفه اخلاق پزشکی
جایگاه و منزلت حرفه پزشکی از نگاه شرع و جامعه
  آداب و رفتار پزشک (شخصیت پزشک رابطه با بیمار و یا همکار)
اولویت‏بندی منابع مالی بهداشتی درمانی در زمینه‏های مختلف پزشکی از دیدگاه اخلاق پزشکی
   مسئولیت پزشک در برابر درمان
اخلاق در تحقیقات پزشکی
  تبلیغات در پزشکی
اشتغال پزشک به حرف غیرپزشکی
قصور و تقصیر و مسئله ضمان در پزشکی
   پیوند اعضا و مرگ مغزی از دیدگاه اخلاق پزشکی
و . . .

کلمات کلیدی : پاورپوینت درمورد اخلاق در پژوهش,ارزشهای اخلاقی در تحقیقات از نظر بزرگان,محورهای مهم مباحث اخلاق پزشکی ,رابطه تحقیقات با ارزشهای درون تحقیق,? برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت درمورد بررسی کتاب اخلاق کارمندی

مشخصات فایل

عنوان: پاورپوینت درمورد بررسی کتاب اخلاق کارمندی

قالب بندی: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 114

 

 

 

محتویات

مباحث مقدماتی: مفهوم‌شناسی

ارباب رجوع

کارمند = کارگزار

مهارت ها معجون علم و ایمان و عمل = کار + دانش+ بینش

معرفی بعضی منابع موجود در این زمینه

فصل اول
بنیادهای اخلاق جاودانه

آثار و فواید ایمان

حقیقت تقوا

علم = اهلیت و شایستگی

کارمندی= خدمتگزاری

اخلاص عمل=اخلاص در کار

اسباب و عوامل اخلاص

ادامه عوامل اخلاص

صبر و حلم (بردباری)

اقسام و درجات صبر

نتایج صبر در زندگی

ادامه نتایج صبر در زندگی

توکل و حقیقت آن

راه های عملی خود سازی

شادمانگی= چشم پوشی= خوشنودی

فصل دوم: اصول اخلاق کارمندی

اهداف رفتاری: باید ها و نباید ها

و . . .

 

 

 

قسمتی از پاورپوینت

مباحث مقدماتی: مفهومشناسی

.1شاید بتوان گفت که اخلاق کارمندی شاخه ای از اخلاق حرفه ای است مانند اخلاق پزشکی، اخلاق تجارت، اخلاق روزنامه نگاری، اخلاق قضایی و اخلاق اداری . و از آن جایی که یکی از دغدغه های مهم اخلاق کاربردی حل معضلات و تعارضات اخلاقی در شاخه مربوط به همان حرفه می باشد. بنابراین هرگونه سعی و تلاش در جهت خدمت هرچه بهتر و جلب رضایت ارباب رجوع ، البته در راستای رضایت و خشنودی پروردگار اخلاق کارمندی نامیده می شود.
 
 
 
ارباب رجوع
  1. ارباب رجوع یا مُراجع همان علت وجودی هر دستگاه و سازمانی است که تمامی تلاش ها و خدمات اعم از داخل سازمان و یا بیرون سازمان به خاطر اوست و البته ارباب رجوع ها به حسب نیازهایشان به مراجعان درون سازمانی مانند کارکنان و کارشناسان و مدیران یک سازمان و مؤسسه و دستگاه و مراجعان برون سازمانی از هر نوعی چه خصوصی و یا دولتی از مردم جامعه را شامل می شوند.

 

 

 

کارمند = کارگزار

کارمند یا کارگزار به کسی گفته می شود که مردم برای انجام کارهایشان و رفع مشکلات و حل مسایل زندگی اجتماعی خود به او مراجعه می کنند و در چنین حالتی به آنان یعنی مجموع مراجعان را ارباب رجوع نیز می گویند. عموما به اعضای کادر اداری یک سازمان دولتی و یا خصوصی و نهادهای اجتماعی کارمند گفته می شود.
. Employee
 
 
 
 
1. مهارت ها معجون علم و ایمان و عمل = کار + دانش+ بینش
lمجموعه آموز‌ه‌های اسلامی بر آنند تا انسان کامل بسازند. آنچنانکه، قرآن کتاب هدایت است و گرچه در آن، از علوم و معارف بسیاری سخن به میان آمده است؛ اما همه آن‌ها در راستای هدایت‌گری انسان است. اگر آیات قرآنی گاه به توصیف چیزی چون نیکی می‌پردازد، با سبک و سیاق خاصی به طرح موضوع پرداخته تا نشان دهد که یک کتاب آموزشی صرف نیست، بلکه هدف آن تزکیه و پرورش آدمی است.
و . . .

کلمات کلیدی : پاورپوینت درمورد بررسی کتاب اخلاق کارمندی,مفهوم‌شناسی,ارباب رجوع,معرفی بعضی منابع موجود در این زمینه,آثار و فواید ایمان,اسباب و عوامل اخلا? برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...