لینک فایل روانشناسی شخصیت

روانشناسی شخصیت :

14 صفحه

       تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کرده‌اند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوند» تعریف می‌کنند.


کلمات کلیدی : روانشناسی شخصیت برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل روانشناسی کودک

روانشناسی کودک

36 صفحه

پیشگفتار

 

کودکان سرمایه های ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند. آموزش وپرورش در دوره کودکی که زمان شکل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف وپیشگیری از بروز مشکلات است. آینده فرد و جامعه را بنا می نهد و مسیر حرکت مملکت را مشخص می سازد. توجه به مسائل و مشکلات کودکان باعث پیشرفت و ترقی جامعه می شود و غفلت در رفع مشکلات آنان ، خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد ؛ از این رو ، سرمایه گذاری و برنامه ریزی در آموزش وپرورش ابتدایی ، از حساس ترین و مهمترین وظایف دست اندر کاران و مسوولان جامعه است و باید از اولویت ویژه ای برخوردار باشد.


کلمات کلیدی : روانشناسی کودک برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل تحقیق درمورد روانشناسی کودکان استثنایی

مشخصات فایل

عنوان:روانشناسی کودکان استثنایی

قالب بندی: word

تعداد صفحات:48

 

 

محتویات

فهرست                                                               صفحه

 

مقدمه و تاریخچه                                                                          2

معرفی گرایشهای روانشناسی                                                           8

دروس عمومی و تخصصی روانشناسی کودکان استتثنائی                          12

بررسی کودکان استثنائی                                                                  13

در مدرسه چه کسی از من حمایت می کند؟                                          18

وضعیت مشاوره در گذشته و حال                                                      27

دیدگاه شرع در مورد معلولیت                                                           30

پژوهش در مورد کودکان استثنائی                                                      35

ضمیمه                                                                                      37

منابع و مآخذ                                                                               40


مقدمه و تاریخچه

عقب ماندگی ذهنی یا باصطلاحخ دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هرد دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند. بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است.

اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی از این افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.

از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن 18 این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن و درمان آنان خودداری می کردند. اصطلاح بیگانه یا خارجی که به فرانسه ((آدینه)) و به انگلیسی (( ایلین)) گفته می شود برای مجانین و ((الینیست)) برای روان پزشکان و پزشکان معالج این بیماران از قدیم الایام به کاررفته و این کلمات از ((آلینوس)) لغت یونانی مشتق شده است و علت آن این بوده است که عقب ماندگان ذهنی را مانند مجانین ، بیگانه از اجتماع می دانستند. اگرچه بعداً متوجه شدند که این بیماران با محیط و اجتماع بیگانه نیستند بلکه به عمل ضایعات مغزی تماس آنها با عالم خارج تغییر کرده است. بقراط حکیم یونانی نیز به ضایعات مغزی این افراد اشاره کرده و اختلالات رفتاری و کمبودهای هوشی آنها را مربوط به این نوع ضایعات دانسته است.

در قوانین روم قدیم، اسپارت ها وحتی رژیم نازی کشتن و از بین بردن افراد عقب مانده ذهنی را مجاز می دانستند . برعکس بعضی مذاهب آسیایی مانند کنفوسیوس در چین که پیروان آن معتقدند ((آنچه برای خود نمی پسندی به دیگران روا مدار)) و زرتشت در ایران مردم را تشویق می کردند که با بیماران روانی و عقب مانده ذهنی رفتاری انسانی داشته باشند و تا آن جا که ممکن است به آن ها کمک کنند. تا اوایل قرن نوزدهم کتاب یا رساله علمی قابل قبولی در زمینه ی عقب مانده ها و افراد مبتلا به اختلالات رفتاری یا باصطلاح ((ناسازگار)) نوشته نشده بود و به طوری که قبلاً نیز اشاره شد به این نوع بیماری ها جنون یا دیوانگی می گفتند.

در اواخر قرن 18 (1794) روان پزشک معروف فرانسوی که به حق او را باید بنیان گذار روان پزشکی جدید نامید به نام ((فیلیپ ئینیل)) به سرپرستی بیمارستان روانی ((بی ستد)) در پاریس که مخصوص بیماری های روانی مردان بود انتخاب شد. اولین اقدام او بازکردن زنجیر از پا و گردن بیماران بود و برخلاف تنبیه و شکنجه، که درمان بیماران روانی و عقب ماندگان ذهنی آن زمان بود، به د لجویی آنان پرداخت و برای آنان برنامه های تفریحی و گردشی در نظر گرفت.

این روش بعدها به درمان اخلاقی مشهور شد زیرا پنیل بود که زندان را تبدیل به بیمارستان کرد. انگیزه و علت تمایل پنیل برای خدمت به بیمارستان روانی این بود که یکی از دوستانش دچار کسالت روانی شد و او را به زنجیر بسته و به دارالمجانین انداختند.

فیلیپ پنیل از دیدن این منظره سخت متاثر شد و به فکر افتاد که به نحوی به این بیچارگان کمک کرده و آنها را از قید و بند رها سازد. بعداً ((اسکیدول)) برنامه های فیلیپ پنیل را در بیمارستان روانی ((زنان پاریس)) به مورد اجرا گذاشت. اولین بار در سال (1801) فیلیپ پنیل در کتابی به نام (( رساله ی پزشکی فلسفی درباره جنون شوق و شور)) که نتیجه 10 سال مطالعات او بوده به چهار گروه بیماریهای روانی اشاره کرد و عقب ماندگی ذهنی را گروهی از بیماریهای روانی دانست. فیلیپ پنیل بیماری های روانی را به 4 گروه تقسیم کرد:

1ـ ملانکویی یا مالیخولیا             2ـ مانی یا جنون شور و شوق (شیدائی)          3ـ جنون          4ـ عقب ماندگی های ذهنی .

در حقیقت اولین دوره توجه به مسائل بیماران روانی و عقب ماندگی های ذهنی انقلاب کبیر فرانسه و برابری حقوق بشر بود و در همین برنامه های انقلابی بود که مراقبت، درمان و آموزش کلیه افرادی که به سن تحصیل رسیده بودند مطرح شد و انقلاب صنعتی دولتها را به تعلیم و تربیت کلیه افراد کشور موظف کرد و از همین جا مسئله کودکان استثنائی مورد توجه قرار گرفت.

روش پنیل در کشورهای دیگرطرفداری پیدا کرد به طوری که ((ویلیام تیوک)) روش پنیل را در سال (1796) در انگلستان به مورد اجرا گذاشت. در اوایل قرن نوزدهم پزشک فرانسوی به نام ((ایتارد)) به تربیت کودکی وحشی پرداخت این کودک توسط دوشکارچی در جنگل های ((آویرون)) فرانسه پیدا شده بود. کودک عقب ماندگی بسیار عمیق داشت. تکلم را به صورت صداهای حلقی انجام می داد و از نظر عاطفی و اجتماعید محدودیتهای کامل داشت.

ایتارد تربیت این کودک را در موسسه کرولالهای پاریس که خود رئیس آن بود به عهده گرفت. اگرچه معالجات وی موثر واقع نشد ولی راه جدیدی برای پیشرفت در نحوه آموزش و پرورش افراد عادی، عقب مانده های ذهنی و حتی معلولین که امروزه آن را روشهای آموزش رسمی و بصری          می گویند گردید. شاگرد و همکار ایتارد دکتر ((سگن)) در سال (1837) موسسه ای برای عقب         مانده های ذهنی در پاریس ایجاد کرد و در سال (1846) یعنی ده سال بعد کتابی به نام درمان اخلاقی بهداشت و آموزش کودکان عقب مانده نوشت و روش ((حواس حرکتی)) را  در آموزش کرو لال ها به کار برد. در سال (1848) به امریکا رفت و در سال (1881) یک سال قبل از مرگش کتابی به نام ابلهی و درمان آن با روش فیزیولوژیک نوشت.

یکی از اقدامات مهم ((سگن)) تهیه دستگاه ساده ای بود که به نام آزمون مهره ای معروف است. این دستگاه برای آزمایش استعداد کودکان و پرورش ادراکات حسی مانند بینایی و شنوایی به کار می رود. در این آزمون کودک باید مهره های چوبی را که به شکلها و اندازه های مختلف بریده شده اند در محل خودشان که به همان شکل و اندازه در تخته ی چوبی کنده شده است بگذارد و به همین جهت بعضی به این آزمون نام آزمون تخته ی چوبی نیز داده اند. لازمه ی اجرای این آزمون تشبیه شکل و اندازه ی مهره ها با جاهای خالی در تخته است که گاه خوبی برای رشد عقلی کودکان می باشد. این آزمون را که جنبه ی عملی دارد در کودکان خردسال، نابینایان و ناشنوایان می توان به کار برد و از آن جا که انجام آن احتیاجی به تکلم ندارد و شخص فقط می تواند با مهارت خود مهره ها را در تخته ی چوبی جای دهد لذا در همه ی کشورها قابل اجرا است.

نمره ی آزمودنی بستگی دارد به سرعتی که کار را انجام می داده و تعداد اشتباه هایی که مرتکب شده است. روش فیزیولوژیک سگن از نظام خاصی برخوردار است. سگن معتقد بود که رشد عمومی بدن را اعم از قسمتهای جسمانی یا روانی می توان با روش های خاص تربیتی بهبود بخشید . همان طوری که با فعالیت های ورزشی و انجام دادن حرکات بدنی می توان به تربیت عضلات اقدام کرد.همان طورهم می توان با تمرین های خاص دقت ، اراده، ادراک و حافظه را تقویت کرد اگرچه کودکان عقب مانده در تمام فعالیتها با کودکان عادی فرق دارند.

کارهای سنگین باعث شد که خانم ماریا مونتسوری از ایتالیا به آموزش و پرورش عقب ماندگان ذهنی و کودکان کودکستانی پرداخت. در اوایل قرن بیستم توجه به اصلاح نژاد بشر در دستور کار قرار گرفت و تاکید شد که 90 درصد عقب ماندگیها به علت عوامل ارثی است لذا موضوع نازا کردن عقب مانده ها به سر زبان ها افتاد و تا سال (1995) در 28 ایالت امریکا به توصیه کمیته ی پژوهشی بخش اصلاح نژاد انجمن زادو ولد امریکا نازاکردن عقب مانده ها به صورت قانون درآمد که به موجب آن هزاران عقب مانده نازا شدند. بالاخره در قرن بیستم بود که عقب ماندگیهایی که به علل اختلالات متابولیکی، نقصهای کروموزومی ، بیماری های مادر در دوران بارداری و عوارض زایمانها و هزاران علل دیگر که باعث بروز این عوارض در کودکان می شوند کشف شد و راه را برای پژوهش و درمان این افراد هموار ساخت. در امریکا اگرچه تا سال (1950 ) برای کودکان عقب مانده ذهنی از طرف عده ای از اولیای این کودکان انجمن هایی افتتاح شده بود ولی از سال (1960) به بعد د ستور ((جان اف کندی)) رئیس جمهور وقت برنامه مفصل و دقیقی تهیه و عقب ماندگی ذهنی از نظر پزشکی، آموزشی ، روان شناسی، اجتماعی، قضایی توسط متخصصان و کارشناسان مورد مطالعه قرار گرفت و جزء برنامه های رسمی دولت شد.

عواملی که تقریباً باعث شده توجه همه ی کشورها و طبقات مختلف به طرف افراد مبتلا به نارسایی عقلی معطوف شود در سه قسمت : 1ـ میزان شیوع کودکان عقب مانده  2ـ پیشرفت علوم پزشکی

3ـ اهمیت موضوع از نظر اقتصادی و بهداشت روانی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

مقدمه و تاریخچه

امروزه کمتر کسی را می توان سراغ داشت  که از دانش روانشناسی بی نیاز باشد. این علم با همه ی جوانب زندگی ما در ارتباط است. مثلاً می پرسیم: شیوه ی فرزند پروری والدین شما چه اثری در شیوه ی فرزند پروری خود شما دارد؟ بهترین شیوه برای ترک وابستگی دارویی کدام است؟ آیا مردها هم می توانند به خوبی زنان از نوزادان مراقبت کنند؟ آیا در خواب هیپنوتیسمی می توان تجربه های دوران کودکی را با جزئیات بیشتری به خاطر آورد؟ ابزارهای مورد استفاده در کارخانه های برق هسته یی چگونه باید طراحی شوند تا اشتباههای آدمیان به حداقل ممکن برسد؟ فشار روانی دراز مدت چه تاثیری بر دستگاه ایمنی بدن آدمی دارد؟ آیا در درمان افسردگی ، روان درمانی موثرتر از دارو درمانی است؟ آیا با استفاده از داروهایی که انتقال عصبی را تسهیل می کنند می توان یادگیری را بهبود بخشید؟ روانشناسان با این پرسشها و پرسشهای بسیاری از ا ین گونه سروکار دارند. روانشناسی در عین حال از طریق تاثیری که بر قوانین و سیاست دولت دارد بر زندگی ما اثر می گذارد.

و . . .


کلمات کلیدی : تحقیق درمورد روانشناسی کودکان استثنایی,معرفی گرایشهای روانشناسی,دروس عمومی و تخصصی روانشناسی کودکان استتثنائی,بررسی کودکان استثنائی,پژوه? برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل مقاله درمورد روانشناسی مرگ

مشخصات فایل

عنوان: روانشناسی مرگ

قالب بندی: word

تعداد صفحات: 17

 

 

محتویات

 

فهرست

 1- مقدمه

2- مرگ فیزیولوژیکی

3- تجربه مرگ

4-  برخورد کودکان با مساله مرگ

5- برخی علل ترس از مرگ

6- غلبه بر ترس از مرگ

7- مرگ رمانتیک

8- شهادت

9- عشق فاتح مرگ

10- اندیشه هایی درباره مرگ

11- آخرین سخنان

 

 

مقدمه:

آیا ما می توانیم تصور کنیم که ؟؟؟؟؟؟ تر از مرگ برای بشر وجود دارد؟ و نیز آیا عانلی که نوجب توقف جریان مرگ شده باشد وجود دارد؟ پس نباید حیرت کرد که چرا هر فلاسفه و حتی تمام انسانهایی که قادر به کمترین درجه تفکر هستند کم وبیش به طرز تشویق آمیزی به مرگ توجه کرده و خود را ناگزیر به ابراز عقیده های پیرامون آن کرده اند. ادیان و فلسفه های مختلف نیز توجیهاتی را درباره وضعیت فانی بودن بشر ارائه داده و کوشیده اند تا معنی و اهمیت آن را روشن کنند.                                              

اینایس لپ از هواداران مکتب «تکامل گرایی» و از پیرامون نیاردوشان است. تکامل گرایی مکتبی است که از ؟؟؟؟؟؟؟ و علم گرایی نوین پدیده آمده است پیرامون این مکتب معتقدند که جهان و کائنات بسوی یک پیشرفت از پیش تعیین شده در حرکت است ذات و سرشت جهان به گونه ای است که اجسام آلی و غیر آلی همواره رو به تکامل و تحول هستند زیرا جهان را خداوند خلق کرده است. مکتب «تکامل گرایی» مقوله ای به نام «خداشناسی فرایندی» را در قلمرو فلسفه گشوده است. مکتب «تکامل گرایی» مقوله ای به نام «خداشناسی فرایندی» را در قلمرو فلسفه گشوده است. این مقوله شکل جدیدی از خداشناسی است که علوم جدید و بویژه دانش تکامل علمی  را پذیرا می شود. می گوید که طرز عمل خداوند در جهان، یک فرآیند کند و بطئی است که با بردباری بر عناصر تصادف و شر غلبه می کند و تمامی خیر و خوبی را که پدید می آوردند در ذات خود نهفته دارد. اینایس لپ در برخورد با مساله مرگ، دیدگاهی را عرضه می کند که نشانگر ذهن روشن و باز او بوده، و در عین حال بیانگر اعتقاد راسخ وی به خداوند و دنیای آخرت است. البته در چارچوب مذهب کاتولیک به طور خاص و دیانت مسیحیت به طور عام، و نیز پایبندی او به مکتب تکامل گرایی. او، مرگ را یک راز می داند و نه یک مساله می گوید که هراس از مرگ یک واکنش بسیار عادی در همه انسانهاست اما مضطرب شدن به خاطر مرگ را یک نوع روان پریشی می داند زیرا مرگ همواره با تولد انسان، آغاز می شود و لحظه ای بشر را ترک نمی کند و در واقع زندگی و مرگ لازم و ملزوم یکدیگرند حاصل کلام، اینایس لپ می گوید که اگر انسان بخواخد بر هراس از مرگ غلبه کند باید به زندگی عشق بورزد و به آن ارزش و معنا بدهد. در توهین بینش است که عقیده دارد شهادت یک نمونه بارز و کامل نهراسیدن از مرگ است زیرا بیانگر نزدیک ترین و آشکار ترین ارتباط عشق و مرگ است.                                                

  • مرگ فیزیولوژیکی

بدن انسان از یافته های زنده تشکیل می شود. هر یافته، بر اساس ذات خود، فانی است ولی یافته های جدید تولد می یابند تا جایگزین یافته عالی مرده در بدن انسان بشوند. پس از یک دوره معین زمانی، تجدید حیات یافته ها کاهش می یابد و سپس کلا متوقف می شود. از نظر زیست شناسی، مرگ طبیعی یک رویداد ناگهانی نبوده بلکه یک فرآیند تدریجی است از یک  نقطه نظر زیست شناسی، ما به محض اینکه متولد می شویم به پیر شدن و مردن می کنیم. ولی مرگ انسان فقط موقعی صورت می گیرد که میلیونها یافته تشکیل دهنده بدنش بمیرد. هنگامی که فعالیت پروتوپلاسمی یافته متوقف می شود، آن یافته می میرد. بدین ترتیب، مرگ از این نقطه نظر زیست شناسی، عبارتست از نابود شدن ساختار یافته ای. اما هر چند که یافته ها می میرند و بدین طریق موجب مرگ یک فرد می شودند لکن اتم های سازنده یافته ها از بین نمی روند. آنها به یافته های دیگر همان فرد و سایر افرادمنتقل می شوند و از این جهت است که ما می توانیم با لحنی قاطع از وجود یک خویشاوندی اساسی میان تمام موجودات زنده سخن بگوییم. اتم هایی که امروز جزئی از کالبد جسمانی من هستند شاید روزی مورد استفاده حیوانات و گیاهان یا شاید سایر انسانها قرار گیرد. اگر ما می خواستیم بپذیریم که اتم ها دارای روح می باشند. بنابراین پدیده (حلول روح) می توانست یک معنای واقعی بیابد. از طرف دیگر، خود یافته نیز یک موجود پیچیده است و به همین دلیل نمی تواند فانی محسوب شود زیرا فقط پروتوپلاسم می میرد. نه علم و نه جادو هیچ کدام قادر نیستند که مانع مرگ سلولها و اندامهای زنده تشکیل شده از آنها گردند با حداکثر کاری که می کنند اینست که مرگ ما را به تاخیر بیندازند بعید به نظر نمی رسد که طول عمر بشر در آینده، دو برابر و یا حتی سه برابر بشود. ولی برای مرگ طبیعی هیچ درمان نهایی وجود ندارد و هیچ اکسیر حیات جاودنان نیز نمی تواند وجود خارجی داشته باشد.تنها مرگ در سن کهولت را می توان یک مرگ طبیعی دانست، این نیز فقط موقعی وجود دارد که مرگ ناشی از بیماری نباشد- همچنان که غالبا ناشی از آن است. ا ین بیماری غالبا از نوع مهلک است زیرا بیمار را از قبل در آستانه مرگ طبیعی قرار داده و شاید بزودی به هر تقدیر بمیرد. لذا مرگ یک جوان که یافته های او در یک فرآیند تجدید حیات مداوم قرار دارند، همواره یک امر اتفاقی است. بهداشت و سایر اقدامات پزشکی می تواند خطر مرگ اتفاقی را از بین ببرد و به شکرانه اینها، نرخ مرگ و میر در میان جوانان به طور چشمگیری در قرن بیستم کاهش یافته است. «بوگومولتز» و سایر زیست شناسان دست به تلاشهایی زده اند تا یافته های افراد پیر را جوان کرد و بدین طریق سن کهولت و مرگ را به تعویق بیاندازند. نتایج مهمی از این تلاش تهور آمیز به دست آمده است ولی فقط می تواند حتی الامکان مرگ را عقب بیاندازد نه آنکه بر آن غلبه کند. گونه و افراد انسانی می میرند. تنها چیزی که می تواند از این نظم تجربی مرگ بگریزد خود حیات است. حتی حیات بشریت نیز امروزه در معرض سلاحهای هسته ای قرار دارد.                                                                                                

2- تجربه مرگ

اگر بخواهیم به طور کامل و دقیق سخن بگوییم، ما قادر نیستیم از مرگ تجربه مستقیم داشته باشیم، خواه مرگ خودمان باشد و خواه مرگ دیگران. از دست رفتن آگاهی و شعور یکی از نشانه های مرگ در انسان است، هر چند که در بعضی موارد شعور خود را از دست می دهیم ولی نمی میریم (نظیر حالت احتضار و اغماء) حتی کسانی که حالات اغمای طولانی را تجربه کرده اند آنها در مدت اغماء مرده به نظر می رسیدند ولی نمی توانند چیزی درباره مرگ به ما بگویند به این دلیل ساده که آنها نمرده بودند.

برخی مولفان معتقدند که  عارفانه نزدیک ترین مقایسه و شباهت را با تجربه مرگ دارد. تجربه ما از مرگ فقط می تواند غیر مستقیم باشد. یعنی با تماشای صحنه مرگ یک شخص دیگر است که انسان به طور عادی آگاه می شود که همه می میرند و نتیجه گیری می کند که او نیز باید بمیرد. بنابر گفته های دیگر ما فقط می توانیم تجربه های عادی خود را به دیگران انتقال دهیم و تجربه های عمیق زندگی، به لحاظ ذات و ماهیت شان، غیر قابل انتقال هستند. چون تجربه مرگ معمولا از مشاهده مرگ دیگران به دست می آید صرف نظر از میزان خویشاوندی و دوری یک فرد مرده با ما- لذا پدید آورنده یک تجربه روانشناسی اصیل نخواهد بود. با مشاهده مرگ دیگران، ما به فناپذیری خویش یقین می کنیم ولی تا وقتی که زنده ایم فقط شخص دیگری است که می میرد، همواره یک نفر و . . . 


کلمات کلیدی : مقاله درمورد روانشناسی مرگ,مرگ فیزیولوژیکی,برخورد کودکان با مساله مرگ,تجربه مرگ, برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...

لینک فایل پاورپوینت کارآفرینی و روانشناسی

مشخصات فایل

عنوان: پاورپوینت کارآفرینی و روانشناسی

قالب بندی: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 71

 

 

 

 

محتویات

قسمتی از پاورپوینت

فصل اول

 

مقدمه

تعریف روانشناسی

مفهوم مدیریت

اهمیت روانشناسی سازمانی

 

 

 

 

 

فصل دوم

روش های تحقیق در روانشناسی و علوم رفتاری

 

خواص اساسی انگیزه ها

 

 

 

 

فصل سوم

خویشتن شما در جامعه

 

تغییر کیفی

 

ناکامی موفقیت

 

اداره کردن تحول:نقش مدیر

 

ادراک جسمی و روحی

 

 

 

 

 

فصل چهارم

روانشناسی انگیزش

 

مقررات سازمانی و تنبیه

 

فشار روانی(استرس) عامل تنبیه درونی

 

 

 

 

فصل پنجم

سلسله مراتب نیازها

نیاز های فیزیولوژی

نیاز به امنیت

نیاز به تعلق و عشق

نیاز به احترام وتکریم

نیاز به خود یابی

 

 

 

 

 

فصل ششم

نظریه تنی چند از علمای روانشناس در مورد نیازها

 

نظریه هنری الکساند رماری درباره نیازها

 

نظریه کرونباخ  درباره نیازها 

 

 

 

 

فصل هفتم

آموزش مدیریت از دیدگاه روانشناسی کاربردی

 

اقدامات اجرایی برای تشکیل دوره های مدیریت

 

مقیاس سنجش دانش مدیران در زمینه ی آموزش مدیریت از دید گاه روانشناسی

 

 

 

 

 

فصل هشتم

ضرورت و اهمیت تفاوتهای فردی مدیریت و منابع انسانی

 

شخصیت

          ابعاد شخصیت انسانی

نگرش

 

فرایندهای موقعیتی

 

 

 

 

 

فصل نهم

ماهیت خویشتن شما

 

چشم انداز ماشینی و مکانیکی

 

چشم انداز سیستمی

 

چشم انداز تکاملی

 

مقصد خود را مشخص نمایید

 

 

 

 

 

 

مقدمه

هنگامی که افراد یک سازمان را در نظر می گیریم، هر کدام

دارای ویژگی هایی است که از نظر خلق وخوی برخورد با

دیگران ،نحوه انجام کار و همکاری با سایرین متفاوت است

افراد جامعه هر یک دارای ویژگی های خود هستند وآنچه

مسلم است هر کس دوست دارد موفق و کامیاب باشد . کامیابی

 نیاز به شناخت افراد دیگر، درک بهتر آنان وآشنایی با محیط

کار دارد.

 

 

 

 

 

تعریف روانشناسی

 

از روانشناسی دو تعریف می توان بیان کرد،که هر یک جنبه ویژهای را نمایان میکند:

 

1.روانشناسی علم رفتار است . این تعریف از سوی روانشناسان رفتار گرا داده شده است.

و سایر جانداران را از دیدگاه رفتارهای آنان مورد مطالعه قرار می دهد.

علوم رفتاری که با این جنبه روانشناسی بستگی دارد،رفتار را بیشترمطالعه می کند تا ذهن و

 اندیشه و یا احساسات را،زیرا رفتار قابل مشاهده ،ثبت کردنی و قابل مطالعه است. این

نگرش بر این باور است که چون ذهن آدمی قابل لمس کردن، دیدن و یا شنیدن نیست. بنابرین

 برداشتهای گوناگونی که از مطالعات ذهنی می شود ،یکسان نبوده وقابل اعتماد علمی نیست.

  1. روانشناسی را مطالعه ذهنیتها و احساسات و عواطف و حالتهای روانی می کنند.

در نگرش بیشتر جنبه های ذهنی چون درون نگری و پدیده هایی که با ذهن ناهوشیار و

 ناخودآگاه سو کار دارد مطالعه می شود،“فروید“و“یونگ“و“ادلر“ از طرفداران                         

این نگرش می باشند و مکتب آنان به نام روانکاوی شناخته شده است.

 

 

 

 

 

 

مفهوم مدیریت

مدیریت را به گونه های متفاوتی تعریف کرده اند ،صاحبنظری مدیریت را هنر انجام امور به وسیله دیگران توصیف کرده و بر نقش وقبول هدف از سوی آنان تاکید ورزیده است.

گروهی مدیریت را علم وهنر هماهنگی کوششها ومساعی اعضای سازمان و استفادهاز منبع برای به اهداف معین توصیف کردها ند.

گروهی دیگر مدیریت رادر قالب انجام وظایفی چون برنامه ریزی،سازمان دهی ،هماهنگی ، و...بیان نموده اند.

یکی از علمای مدیریت و اقتصاد مدیریت را تصمیم گیری دانسته و این وظیفه را بهترین و اصیل ترین مدیر قلمداد نموده است .

عالم دیگری برنقشهای مدیر از دیدگاه تازه تری نگریسته و برای مدیر وظایف و نقشهایی چون رهبری سازمان ،منبع اطلاعاتی، و عامل تصمیم گیری و رئابط به سایر سازمانها بر شمرده است.

 

 

 

 

 

اهمیت روانشناسی سازمانی

هر سازمان علاوهبر لزوم در دست داشتن منا بع مالی و مادی بیاز بهخ نیروی انسانی دارد ،به نظر دانشمندان مدیریت مانند ”کتز“ و“کان“ مدیران نباید فقط در پی جذب نیروی انسانی برای سازمانها باشند ،بلکه باید در نگداری این منابع نیز کوشش فراوانی به کار گیرند و باید کاری کنند که کارمندان در حالی که کار و وظیفه خود را انجام میدهند،نوعی وابستگی و دلبستگی نیز به کاروسازمان پیدا کنند وبرای آنکه سازمانی اثربخش باشد باید جنبه های انگیزش کار مشارکت در کارواستفاده ازعوامل روانی ورفتاری درمناسبترین بخشهای برنامه کاری خود جای دهد.

روانشناسان سازمانی چون در انتخاب و به کارگیری کارکنان دخالت دارند با بدست آوردن اطلاعات و آزمونهتای روانی در جذب بهترینها و انتخاب شایسته ترین آنها و با توجه به نوع کاری که می کنند و  خواهند کوشید با در دقت در پیشینه ،کارایی،هوش تجربه و نیروی روانی و جسمانی و با توجه به هدف ارزشیابی شده، از میان واجدان شرایط انتخاب اصلح صورت گیرد.

هنگام ورود کارمندان جدید ه سازمان و توجه به روانشناسی سازمان مدتی به طول می انجامد فرد تازه محل را قبول کند و سازش پدید آید .ولی بی تردید اگر به هنگام انتخاب و به کا گماردن فرد، دقت کافی به عمل آید نیمی از مشکل حل می شود.

این عامل ها عبارتند از: تخصیص شایستگی ،معلومات عمومی حسن شهرت، سن

مهارت،تجربه ،زبان و توانایی تطبیق سریع بامحیط کار

 و . .. . .


کلمات کلیدی : پاورپوینت کارآفرینی و روانشناسی,تعریف روانشناسی,مفهوم مدیریت,اهمیت روانشناسی سازمانی برای پشتیبانی و خرید فایل به سایت اصلی فروشنده مراجعه بفرمائید:

لینک دریافت فایل از سایت اصلی


ادامه مطلب ...