ارزشیابی شخصیت
180 صفحه
نقاشی کودک یک پیام است، آنچه را که او نمیتواند به لفظ درآورد به ما انتقال میدهد. بررسی و درک زبان نقاشی اطلاعات ارزندهایی را در اختیار والدین و مربیان و روانشناسان و همه کسانی میگذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمز جهان کودک هستند، اکتشاف نظامدار این قلمرو به آخرین دهههای قرن گذشته بازمیگردد و بر قوانینی متکی است که خطشناسی نیز از آن سود جسته است. بیان مسئله: با توجه به گسترش پژوهشهای تجربی در زمینه روانشناسی کودک به ویژه به کمک دانش رفتاری و دادههای اساسی که روانشناسی سنجشی در مورد پرورش سیستم عصبی و مرکزی ارائه دادهاند، نگرش بزرگسالان در جهات گوناگون رفتاری کودکان دستخوش تغییرات مختلفی شده است. بنا به تحقیق (ورپیلو) دو روند اساسی در توسعه و پیشرفت درک کودک مؤثر واقع میشود که یکی تشخیص شناخت اشیاء و دیگری تمایز بین آنهاست.
روانشناسی شخصیت
26 صفحه
پیشگفتار
شخصیت سالم چیست؟ دارندهی شخصیت سالم چه ویژگی هایی دارد؟ رفتار و تکفر و احساس چنین آدمی چگونه است؟ ایا ما می توانیم شخصیت های سالمی بشویم؟ نه تها روانشناسان، بلکه میلیونها تن ا زمردم پیش از پیش پاسخ این پرسشنها را می جویند. مردم بسیاری برای کاوش و نمایش درون خود به عنوان درمانهای گروهی[1] پناه می برند. گرفته تا چاق و لاغر، ظاهراً با چنین تجربه هایی ابعاد وسیعتر و استعدادهایی را در شخصیت خود می یابند. که هرگز از وجود آنها آگاهی نداشته اند.
هدف این پژوهش فوق العاده محبوب دست یافتن به شخصیتی سالمتر و تعریق کردن آن است. تاکید این جنبش آن قدر که بر رهایی منابع پنهان استعداد و خلاقیت و نیرو و انگیزش است بر درمان کشمکشهایی دوران کودکی یا جراحتهای عاطفی گذشته نیست. کانون توجه این جنبش این است که آدمی چه می تواند باشد، نه اینک چه بوده یا اکنون چه هست.
نه روانکاوری و نه رفتارگرایی از استعداد بالقوهی آدمی برای کمال، و آرزوی بهتر و بیشتر شدن از آنچه هست بحثی نکرده اند. در واقع این نگرشها تصویر بدبینانه ای از طبیعت انسان به دست می دهند. رفتار گرایان آدمی را پاسخگوی فعلپذیر محرک های[2] برونی و روانکاوان او را دستخوش نیروهای زیست شناختی و کشمکشهای دروه ی کودکی می پندارند.
روانشناسی شخصیت :
14 صفحه
تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کردهاند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند» تعریف میکنند.
سیستم آزمون و تست شخصیت و علاقه:
11 صفحه
مقدمه: همه مسئولان و مدیران سازمانی می دانند که شخصیت کارگران و کارمندان ، در سازگاری ، آنها با محیط کار و تولید اهمیت بسزایی دارد. برای بعضی از پست ها و شغل ها داشتن اخلاق و شخصیت امری بسیار مهم تلقی می شود. جدا از مهارت ها و تجربه و توانایی هایی که فرد دارد . مثال : رئیس واحد که نمی تواند با مراجعه کننده با ملایمت صحبت کند. خیلی زود خشمگین می شود و مشتری را می رنجاند . برای این کار مفید نمی باشد.
هوش ، استعداد ، علاقه ، انگیزه ، شخصیت ، نگرشها کل ویژگی هائی که انسان در هر کاری به همه اینها نیاز دارد.
علاقه : اگر فردی در کاری علاقه نداشته باشد و در واقع با آن کار بجنگد صد در صد آسیب می بیند و حتی می تواند برای موسسه ضرر مالی داشته باشد. از این رو روان شناسان برای جذب کارکنان و میزان شخصیت و علاقه آنها نسبت به کار آزمون هائی در نظر می گیرند. و این گزینش ها می تواند در کلیه موسسات انجام گیرد.
«سیکلوپات شخصیت»
16 صفحه
1- خود مهم انگاری
3- فکر و آگاهی (هشیاری)
2- توسعه (رشد) متنفر
4- شخصیت سالم تر
5- سایکو پاتولوژی (علوم بیماری های روحی)
یک دامنه از صفات شخصی، یک موفقیت بی بها که شخص را منعکس میکند، یک سطح هوشیاری و هوشیاری فرعی که ضرورت و جوهر طبیعت داخلی ما را به تصویر می کشد، شخصیت می باشد. یک شرح متمایز می تواند به صورت یک دب اکبر بی نظیر و منحصر نبود. از صفات رفتاری سازگار شرح داده شود. اکثر ما مردم، دارای نوعی از هویت یکپارچگی هستیم، یعنی یکپارچگی شخصی/ نوعی تمایلی برای خود بازتابی در ما وجود دارد. بحث به تفسیر این امر می پردازد که چرا خود/ self در توسعه مغز و آناتومی ما مردم اهمیت دارد. فکر و هوشیاری و نگاهی به شخص سالمتر همراه با همتای آن ها را به سمت سایکو پاتولوژی یا اختلافات ذهنی می کشاند.
خود مهم انگاری (خود بزرگ بینی): این امر کافی نیست که درک کنیم که چه چیزی ما باید باشیم همگی اینکه بدانیم که ما چه هستیم و درک نمی کنیم که چه هستیم مگر اینکه بدانیم چه باید باشیم، در روزگار ما، خود را ملزم کرده ایم که «خودمان را پیدا کنیم» و یک آرزویی که همراه ما هست و به این ترتیب هسته وجودی خودمان را گم ک رده ایم، که عمل نکنیم بلکه زندگی کنیم، اصل self hood یا تحقیق فعلی برای ان می تواند توسط نظریه شخصیت شرح داده شود که یک رابطه بین ابعاد هیجانی و ادراکی را بررسی میکند.